بچهها در کلاس زبان از چه چیزهایی میترسند؟

درک ترسهای پنهان برای ساختن کلاس امنتر
مقدمه:
از بیرون که نگاه میکنیم، کلاس زبان کودکانه پر از رنگ، بازی و شادیست. اما گاهی همین فضا برای بعضی بچهها ترسناکتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. بعضی شاگردها:موقع جواب دادن مکث میکنند؛ از داوطلب شدن طفره میروند؛ در بازیها شرکت نمیکنند یا با کوچکترین اشتباه، بغض میکنند.
این رفتارها همیشه نشانهی ضعف در زبان نیست، بلکه گاهی نشانهی ترسهای پنهان کودک است.
1. ترس از اشتباه کردن. رایجترین ترس در کلاس زبان.کودک فکر میکند اگر اشتباه کند:معلم ناراحت میشودبچهها میخندندیا او “ضعیف” به نظر میرسد جملههایی که این ترس را تشدید میکند:”چند بار بگم؟!” “چرا نمیفهمی؟!” “ببین فلانی چقدر خوب بلده!”
2. ترس از صحبت در جمع. برخی کودکان از توجه ناگهانی جمع دچار اضطراب میشوند، حتی اگر جواب را بدانند. این ترس ریشه در:خجالتی بودنتجربههای منفی گذشتهیا اضطراب اجتماعی دارد.
3. ترس از مقایسه شدن. بچهها خیلی زود متوجه تفاوتها میشوند. اگر دائماً در کلاس از یک نفر تعریف شود یا دائم نمرهها و جوابها با هم مقایسه شوند، کودک احساس ناتوانی یا شرم میکند.
4. ترس از تنبیه یا توبیخ. اگر کودک در فضای خانه یا مدرسه تنبیه شده باشد، ممکن است کلاس را هم جایی برای تنبیه ببیند.او ممکن است فکر کند:«اگه جواب غلط بدم، معلمم ناراحت میشه» «نکنه بیفتم تو دردسر؟».
5. ترس از نگاه بقیه. نگاه خیره دیگران، مخصوصاً در زمان صحبت یا خواندن، برای بعضی کودکان آزاردهنده است. حتی نگاه خندهدار یا بیتفاوت هم میتواند ترسآور باشد. ترس همیشه با گریه و فریاد نمیآیدگاهی این ترسها خودش را نشان میدهد با:
سکوت بیش از حد. پنهان شدن پشت نیمکت. تظاهر به مریض بودن. شیطنت و حواسپرتی (به عنوان پوشش ترس)
چطور معلم به کودک کمک کند؟
- فضای امن روانی بسازاجازه اشتباه بده و خودت هم گاهی “اشتباه” کن. با گفتن جملاتی مثل: «اشتباه کردن یعنی داری تلاش میکنی» «همهمون وقتی یاد میگیریم، اشتباه داریم»
- هرگز مقایسه نکن. بهجای مقایسه، پیشرفت هر کودک را نسبت به خودش بسنج.
- از تشویق بدون توجه به نتیجه استفاده کن. تشویق برای:تلاشهمکاریگوش دادنکمک کردن به دیگران
- از فعالیتهای گروهی یا دونفره شروع کن. بچههایی که از جمع میترسند، در گروههای کوچک راحتتر شروع میکنند. بازیهای مشارکتی باعث کاهش اضطراب میشود.
- با بدن خودت حرف بزن! لبخند، تُن صدا، ژستهای باز و گرم، خیلی بیشتر از کلمات در کاهش ترس مؤثرند. جملههایی که کودک را دلگرم میکند:«تو فقط تمرین نکردی، نه اینکه بلد نیستی.» «من پشتتم، با هم انجامش میدیم.» «من اینجام که کمکت کنم، نه اینکه قضاوتت کنم.»
نتیجهگیری:
ترس، دشمن یادگیریست. تا وقتی کودک در کلاس احساس خطر (نه الزماً فیزیکی، بلکه روانی) بکند، مغزش در حالت دفاعی میماند و یادگیری مختل میشود. کار ما معلمها این است که فضای امن، بدون قضاوت و پذیرندهای بسازیم؛ جایی که حتی ترسوترین کودک هم جرئت کند اولین جملهاش را با لبخند بگوید.


دیدگاهتان را بنویسید