وقتی یک کودک بیصدا گریه میکند؛ درس مهمی که از سامان یاد گرفتم
یکی از بچهها، سامان، یهدفعه رفت یه گوشه و شروع کرد به گریه کردن.گریهش بیصدا بود، فقط اشک میریخت، بدون اینکه چیزی بگه.من رفتم کنارش، با مهربونی پرسیدم: «سامان، چی شده؟ ناراحتی؟ چطوری میتو...
25 آبان 1404
ارسال شده توسط نرگس زارعیان